شهید سرفراز حاج عبدالله اسکندری

محل تولد: شیراز
شهرستان: شیراز
استان: فارس
 
نام پدر: ..
تحصیلات: فوق لیسانس
متولد: 1337/01/15

سوابق ورزشی:

فوتبال
رشته ی ورزشی:
ورزشکار
عنوان ورزشی:
48
مدت فعالیت:
مربی - ورزشکار-مربی آموزش نظامی
درجه و رتبه ی تخصصی:
سه گانه
رشته ی ورزشی:
ورزشکار
عنوان ورزشی:
48
مدت فعالیت:
رئیس هیات جانبازان ومعلولین استان فارس
درجه و رتبه ی تخصصی:

نوع آثار ورزشی باقیمانده:

0
تعداد مدال قهرمانی:
0
تعداد حکم قهرمان:
0
تعداد کاپ قهرمانی:
0
احکام قهرمانی در سطح شهرستان:
0
در سطح استان:
0
در سطح کشوری:
0
در سطح بین المللی:
0
در سطح ملی:

مشخصات ایثارگری:

80 به ماه
مدت حضور در جبهه
پاسدار رسمی
نوع عضویت:
سوریه -حلب
محل شهادت:
1393/03/01
تاریخ شهادت:
 
 
فرمانده تیپ دوران دفاع مقدس -مدیر کل بنیاد شهید اس
مسولیت در جبهه:

وضعیت کنونی:

 
 
دفن شده
وضعیت پیکر شهید:
شیراز
شهرستان:
فارس
استان:
شهدای دارالرحمه شیراز
نام گلزار:
روستا:
شهدای مدافع حرم
قطعه:
یادمان سردارشهید اسکندری
بلوک:
 
 
1402/02/13
تاریخ دفن:

وصیت نامه:

وصیت نامه شهید عبدالله اسکندری به نام خدا روز سیزدهم ماه رجب در سال 1384 روز تولد حضرت امیر علیه السلام خداوند توفیق داد که برای اولین بار اعتکاف نصیبم شد این سه روز می شود انسان خود را محاسبه اعمال نماید قبل اینکه محاسبه اعمالمان بکنند بعد از این سه روز باید تحول درون انسان ایجاد شود اگر نشود مثل بنده گناهکار باید امید به خدا داشت نباید نا امید شد ایام البیض یعنی سفیدی خورشیدی -نور رجب یعنی ریزش گناهان . خدایا یک تحولی در ما ایجاد کن، خدایا نامه اعمال ما را سفید کن، خدایا گناهان را نزد ما زشت قرار بده، خدایا اعمال نیک را نزد ما شیرین قرار بده، خدایا گناهان را نزد ما دور کن، خدایا عبادت را نزد ما نزدیک کن، خدایا پدران ما همسایگان ما دوستان ما نزدیکان ما رفتند ما بیدار نشدیم، خدایا ما را بیدار کن، خدایا ما را از خواب غفلت هوشیار و بیدار کن همین امروز جنازه حاج قربانعلی را دفن کردیم ولی بیدار نشدیم هنوز غافل هستیم هنوز قلب ما پاک نشده است ، هنوز غفلت وجودم را فرا گرفته هنوز ارتباط وصل نشده خدایا گناهان برتنم سنگینی می کند خدایا تنم سنگین شده ، خدایا قلبم کدر شده، خدایا قلبم را صیقل کن ، خدایا قلبم را از سیاهی آ ن پاک کن، خدایا چرا غافل هستم، خدایا چرا خواب رفتم، خدایا چرا ظلمات تنم و قلبم را گرفته، خدایا چرا نور تو ولایت تو محبت تو در وجودم کم رنگ شده، خدایا نور خودت ولایت خودت محبت خودت خوبیهای خودت، تو را به تمامی خوبان عالم قسم می دهم در وجود من گناهکار در قلب من غافل رسوخ ده. خدایا مگر خود نگفتی ناامید مباش ، مگر خود نگفتی امیدوار باش ، مگر خود نگفتی اگر توبه شکستی باز هم بیا ، مگر خود نگفتی مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم ، ما آمدیم اما چگونه آمدیم با کوله بار گناه با کوله بار کبر با کوله بار تکبر با کوله بار مستی دنیا با کوله بار نفس سرکش ، نفسی که از دست خودم در رفته و دیگر نمی توانم آن را هدایت و کنترل کنم. خدایا کمکم کن خدایا دستم را بگیر خدایا هدایتم کن خدایا به راه راست و صراط مستقیم خود ما را راهنمایی کن خدایا پشیمانم، خدایا دستم از همه جا قطع شده خدایا فقط فقط تو را دارم ، خدایا فقط فقط امیدم به توست ، خدایا اگر امیدم به تو نباشد پس به کی امید ببندم. خدایا این امید به تو است که زنده هستم و گرنه باید از روی فکر دق میکردم و دیگر زنده نبودم ولی همه به همه به امید تو می آیم و به امید بخشش تو زنده می مانم و به امید تو روز را شب وشب را روز می گذرانم ، خدایا قلوب مرا پاک کن خدایا قلوب ما را روف و مهربان کن خدایا تمامی زشتیها را در وجودمن دفن کن خدایا تمامی خوبی ها را در وجودم زیاد کن. الهی و ربی من لی غیرک خدایا زمانی که من را در قبر می گذارند کی به فریاد من می رسد همه می روند همه اقوام ، دوستان ، همسایگان تلاش می کنند بلکه زودتر روی قبر من خاک بریزند و بروند. عجله می کند برای رفتن و من را تنها می گذارند من هستم با اعمال زشت خودم من هستم با آن قبر تاریک و تنگ و نمسار من هستم با بدیهایی که در این دنیا انجام دادم من هستم با اعمال بدم من هستم با آن همه گرفتاری من هستم با آن همه دوست داشتنی دنیا خدایا تنم در عالم خاکی می رود و روحم را در عالم برزخی می رود خدایا این دنیا عین آن خوابی بود که من بیدار نشدم من غافل بودم من به رفقا به دوستان به آشنایان به خانواده به اقوام دل خوش کرده بودم واز عشق تو بی خبر بودم و از بزرگی تو بی خبر بودم من غافل بودم چرا؟ خدایا من به وحدانیتت ، من به بزرگی ، من به رئوفتت ، من به وعده های تو ایمان داشتم ولی چه کنم که شیطان دروجودم رخنه کرده بود و من را از یاد توغافل می کرد خدایا شیطان را از ما دور کن ، خدایا غفلت را از ما دور کن ، خدایا ما به قیامت تو و روز معاد تو و به پیامبر تو نبوت تو و به امامات امامان تو ایمان داریم خدایا به توحید تو به واحد بودن تو به قدرت تو به مهربانی تو به بزرگی و توانایی تو و به تمام خوبیها ی تو ایمان و اعتقاد داریم شما هم دست ما را بگیر شما هم ما را هدایت کن ، شما هم به ما اراده بده که گناه نکنیم خدایا متوسل میشوم به زیارت عاشورا خدایا متوسل میشوم به حضرت زهرا خدایا از من آهی از تو نگاهی خدایا ماه رجب بگذشت و من از خود نگذشتم پس تو از ما بگذر ، خدایا موهایم سفید شد محاسنم سفید شد عمری را پشت سرگذاشتم بدنم ضعیف شد چشمانم ضعیف شد توان جسمانیم کم شد ولی بیدار نشدم غافل بودم غفلت سرپایم را فرا گرفته بود چه کنم امیدم به مولایم است تنها و تنها امید به تو دارم ای پروردگار جهانیان فقط به بخشندگی به مهربانی تو به بزرگی تو فکر می کنم و امیدوار می شوم ای خدای بزرگ دستم را بگیر رسوایم مکن آبرویم را مریز تو ستارالعیوب هستی تو پوشاننده عیبها هستی پس روز محشر هم ستارالعیوب باش

زندگی نامه:

زندگی نامه حاج عبدالله اسکندری شهیدی که به دنبال رسیدن به واژه زیبای «ما رأیتُ الّا جمیلاً» حضرت زینب(س) بود ، کسی که تسلیم امر خدا باشد حتی در رنج و مصیبت هم جز زیبایی نمی بیند، ما رأیتُ الّا جمیلاً نگاهی توحیدی است که اعتقاد به امر و قضای الهی را نشان می دهد. یکی از ماندگارترین میراث های گفتاری عاشورا که هنوز هم بعد از گذشت قرن ها شورآفرینی کرده و عظمت نگاه خاندان رسالت را نشان می دهد جمله تاریخی حضرت زینب(س) است که در مقابل آن همه مصائب کربلا فرمودند: «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا»!، چه چیز باعث می شود از ورای آن همه رنج و محنت چنین افق دید و نگاهی شکل بگیرد؟ روز سی ام آبان سال ۱۳۹۶ در پی پیروزی تاریخ‌ساز جبهه مقاومت اسلامی عراق و سوریه بر فتنه تروریسم تکفیری و پایان یافتن سیطره داعش که با پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی ــ صهیونیستی در "ابوکمال" رقم خورد؛ سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پیام مهمی مبنی بر پایان سیطره داعش بر سرزمین‌های اسلامی به محضر مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) منتشر کرد. در نخستین روزهای خردادماه ۱۳۹۳ بود که تصویر سر بر نیزه‌ کرده‌اش در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و بار دیگر کربلا و روز عاشورا را برای همگان تداعی کرد، سردار شهید عبدالله اسکندری که در حماه سوریه به دست شقی‌ترین انسان‌های روزگار ما به شهادت رسید امروز سیدالشهدای مقاومت استان فارس نامیده می‌شود. در بهمن ماه سال ۱۳۹۳ مقبره نمادینی برای شهید مدافع حرم سردار بی‌سر حاج عبدالله اسکندری در گلزار مطهر شهدای شیراز و در کنار مقبره شهید عباس دوران ساخته شد که در آن زمان با حضور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه رونمایی شد. سردار شهید حاج عبدالله اسکندری که متولد سال ۱۳۳۷ در محله قصرالدشت شیراز بود، در سال ۱۳۵۸ به پاسداران انقلاب اسلامی در سپاه پیوست و در طول هشت سال دفاع مقدس به طور مستمر در جبهه‌های حق علیه باطل در قالب تک‌تیرانداز، نیروی اطلاعات عملیات، تیربارچی و بعدها در سمت‌های فرماندهی حضور داشت. پیکر مطهر شهید عبدالله اسکندری ظهر روز ۱۷ مرداد همزمان با عاشورای حسینی در میان حضور باشکوه و حماسی مردم تشییع و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شیراز آرام گرفت. نماز بر پیکر این شهید توسط امام‌جمعه شیراز در صحن و سرای حرم مطهر شاهچراغ اقامه شد و پس از آن پیکرش به گلزار شهدا منتقل و تدفین شد. این شهید بزرگوار در عملیات خیبر بعنوان فرمانده سپاه لار، در عملیات بدر بعنوان جانشین یکی از گردان‌های تیپ الهادی، در عملیات والفجر ۸ بعنوان جانشین ستاد تیپ الهادی و در سلسله عملیات‌های کربلای ۱، کربلای ۳، کربلای ۴، کربلای ۵ و کربلای ۸ بعنوان رئیس ستاد تیپ الهادی مشغول به خدمت بود. شهید اسکندری مچنین در عملیات بیت‌المقدس ۴ نیز فرماندهی تیپ مهندسی را بر عهده داشت و پس از جنگ نیز در مناصب دیگری چون فرماندهی مهندسی رزمی ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره نیروی زمینی سپاه، فرماندهی مهندسی تیپ ۴۲ قدر و فرماندهی مهندسی رزمی جبهه مقاومت را در سوریه بر عهده داشت. این شهید بزرگوار همچنین از سال‌های پایانی دهه هشتاد تا ابتدای دهه ۹۰ مدیریت بنیاد شهید استان فارس را بر عهده داشت تا آنکه پس از شدت یافتن فتنه تروریست‌های تکفیری در سوریه دوباره لباس رزم به تن کرد و در جبهه‌های مقاومت در سوریه حضور یافت، حضوری که در نهایت منجر به شهادت این سردار سرافراز سپاه اسلام در خردادماه سال ۱۳۹۳ در حلب سوریه شد. روحش شاد و یادش گرامی باد

تصاویر:

فیلم و صوت:

خاطرات:

 

کلیه ی حقوق این وب سایت برای بسیج ورزشکاران کشور محفوظ است